هانیه به من یاد داد که میشود در این دنیا راحت زورگو بود
چند روز پیش، "هانیه" پرستار بچههایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب کنم. به او گفتم: - بنشینید هانیه خانم .میدانم که دست و بالتان خالی است، اما رو در بایستی دارید و به زبان نمیآورید. ببینید، ما توافق کردیم که...
ادامه مطلب ...