خانم هاویشام شخصیت شرور ، پژمرده و خشمگین رمان آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز است و گفته می شود  این شخصیت در واقعیت وجود داشته و زنی بوده که ازدواج ناموفق داشته‌ و چارلز دیکنز داستان آن را در یک اثر ادبی کلاسیک برای همیشه ماندگار کرده است .

خانم هاویشام

برای خیلی ها سوال است که ماجرای شخصیت حقیقی که دیکنز سرنوشت خانم هاویشام را از زندگی او گرفته بود، چیست؟

آلن کارترایت مالک کلبه‌ای در جزیره وایت، به کتابچه‌ای برمی‌خورد که در آن، به همراهان شام چارلز دیکنز اشاره شده بود. دیکنز که اغلب به این جزیره می‌آمد، مرتبا با مارگارت دیک شام می‌خورد؛ زنی که بعد از ازدواج ناموفقش، خود را از اجتماع جدا کرد و کنج عزلت گزید. شخصیت منفی رمان آرزوهای بزرگ، در سال ۱۸۶۱ به جهان ادبیات معرفی شد و در طول سالیان، ستارگانی از جمله هلنا بونام کارتر، جوآن هیکسون، فلورنس رید، مارتیتا هانت، مارگارت لیتون، پائولا ویلکاکس و آن بنکرافت او را روی پرده سینما یا روی صحنه تئاتر زنده کرده‌اند. حالا می‌دانیم که خانم هاویشام، احتمالا تصویری از زنی ساکن جزیره و از معاشران نویسنده بوده است که تصمیم گرفته بود زندگی خود را از دیگران جدا کند. در سال ۱۸۶۰، یک‌ سال قبل از انتشار رمان آرزوهای بزرگ، نامزد خانم دیک، او را در مراسم ازدواج قال گذاشت و نکته جالب دیگر اینکه، نام همسایه خانم دیک، خانم هاویلند بود؛ ظاهرا دیکنز داستان را از خانم دیک و نام را از همسایه او گرته‌برداری کرده است.

خانم هاویشام در کتاب «تقریبا چهل سال» دارد ( هرگز آنقدرها که در فیلم‌های اقتباسی دیده‌ایم، پیر نبوده است ) زنی است ثروتمند که در عمارت ویرانه‌مانند خود، همراه استلا زندگی می‌کند. خانم هاویشام به خاطر شکست عشقی‌اش در جوانی، دچار فروپاشی عصبی شده و لباس کهنه عروسی به تن، در عمارتی قدیمی زندگی می‌کند که ساعت‌ ها در آن از حرکت ایستاده‌اند، نور آفتاب به اتاق‌هایش راهی ندارند و کیک خورده‌نشده و بساط عروسی، یادآور هر روزه اتفاق تلخی است که برای او افتاده است. خانم هاویشام که جنونش او را به هیولایی انتقامجو تبدیل کرده، در شرح فرسودگی‌اش در همان حوالی ۴۰ سالگی، تصویری کاریکاتورگونه در کتاب دارد: پیپ او را مجسمه اسکلتی مومی‌ای توصیف می‌کند که وقتی متوجه نگاهش می‌شود، دوست دارد فریاد بزند.