سراپا نفرت و دردی
نگاه کردی به خود، در آینه قدی؟
چرا مغزم شده پنچر
نفهمیدم که نامردی
همه ادیان را گشتم
خیانت را به هر دینی
حسابگر شدم،دیدم
ندارد راه توجیهی
خیال کردم تو همدردی
ولی افسوس، تو هم دردی
حالا که شب به شب رفتو
تو هم تنهایی سرکردی
توی تنهایی میپوسم
نمیزارم که برگردی …
شاعر:دنیا حریفی