نام : آناهیتا نعمتی
زمینه فعالیت : بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
تاریخ تولد : ۲۰ تیر ۱۳۵۶
محل زندگی : تهران، ایران
ملیت : ایران
شغل : بازیگری
سالهای فعالیت : از ۱۳۷۲ تا کنون
همسر : ابوالفضل پورعرب (همسر سابق)
فرزند : رایکا پور عرب
آنا نعمتی بیست تیر ۱۳۵۶ در شاهرود به دنیا آمد.پدر او مهندس و مادرش کارمند است.یک برادر به نام آرین دارد که ۱۳ سال از خودش کوچک تراست.دارای مدرک دیپلم در رشته علوم تجربی است.در دوران مدرسه بسیار شیطان و در عین حال خیلی هم درسخوان بود.سال دوم دبیرستان که بود یکبار بخاطر شیطنت( خوردن لواشک در کلاس) پرونده را گذاشتند زیر بغلش و از مدرسه اخراج کردند. او برای اینکه بتواند دوباره سر کلاس بنشیند در حضور پدرش به اولیای مدرسه چنین تعهد داد: ” اینجانب آناهیتا همتی متعهد می شوم، دیگر در کلاس لواشک نخورم!”.بدترین نمره ای که در دوران مدرسه گرفته را هرگز فراموش نمی کند، نمره یک در فیزیک! البته این نمره بخاطر شیطنت های زیادش بود که خون دبیر فیزیک را بجوش آورده بود.
کلاسهای تئاتر
در سال ۱۳۶۹ در کلاسهای بازیگری تئاتر شرکت کرد و در واقع دلش میخواست یک بازیگر خوب و حرفه ای تئاتر شود و در ابتدا علاقه چندانی به بازی در سینما و تلویزیون نداشت.اولین کار جدی او نمایش ” تنبور نواز بود”.
بازی در تئاتر
آناهیتا نعمتی بازی در تئاتر را در سال ۱۳۷۲ و با بازی در تنبورنوازان (هادی مرزبان) آغاز کرد. وی با بازی در مجموعه تلویزیونی دبیرستان خضراء (اکبر خواجویی) در سال ۱۳۷۴ به دنیای بازیگری معرفی شد.
بازی در سینما
وی بازی در سینما را در سال ۱۳۷۵ و با فیلم به نمایش درنیامده افسانه پوپک طلایی (خسرو شجاعی) آغاز کرداو بعد از گذاراندن دوره بازیگری زیر نظر مرحوم حمید سمندریان برای اولین بار در نقش کوتاهی در فیلم «هیوا» (رسول ملاقلی پور، ۱۳۷۷) ظاهر شد.
اولین فیلمی که از آناهیتا نعمتی بر پرده سینماها به نمایش درآمد در سال ۱۳۷۸ و با نام عشق کافی نیست (مهدی صباغزاده) بود.اما با بازی در مجموعه تلویزیونی پرطرفدار مسافر» بود که به شهرت رسید. او تا قبل از «پارک وی» (فریدون جیرانی، ۱۳۸۵) نتوانسته بود در سینما اعتباری برای خود دست و پا کند. اما در فیلم «پارک وی نشان میدهد که میتوان در آینده روی او حساب ویژهای باز کرد. نعمتی در فیلم «زن دوم» (سیروس الوند) یکی از نقشهای اصلی را بر عهده دارد و در یک سکانس، جایی که از بهرام (محمدرضا فروتن) میخواهد که به او فرصت بدهد، بیادماندنی است.
بدترین و بهترین خاطره
تولد برادرش را بهترین خاطره زندگی خود می داند.از فوت پدر بزرگش بعنوان بدترین خاطره اش تاکنون یاد میکند.
در سال ۱۳۷۴ با بازی در مجموعه تلویزیونی دبیرستان خضراء به کارگردانی اکبر خواجویی برای مخاطبان تلویزیونی به چهره ای شناخته شده مبدل شد.درست مانند نقشهایش بسیار با روحیه و با نشاط است و هیچگاه خندیدن را فراموش نمی کند.او معتقد است تا انسان میتواند بخندد و شاد باشد، چرا افسردگی و چرا بد اخلاقی؟به ایفای نقش های منفی علاقه ای ندارد و می گوید: ” یکبار در سریال ” برگبار” امتحان کردم و دیدم بازتاب خوبی ندارد”.بازی در سینما از سال ۱۳۵۷ و با فیلم” افسانه پوپک طلایی” به کارگردانی خسرو شجاعی آغاز کرد؛ فیلمی که هرگز اکران نشد.در انتخاب نقش، مواردی که برایش حائز اهمیت هستند را کارگردان و فیلمنامه می داند.
اوقاتی که در خانه است بقدری به او خوش میگذرد که دیگر احساس میکند دوست ندارد بازی در هر کاری را بپذیرد.اولین فیلمی که با بازی او در سینما ها اکران شد، ” عشق کافی نیست” به کارگردانی مهدی صباغ زاده بود که در سال ۱۳۷۸ بر روی پرده رفت.یکی دو سالی بود که در سریالهای تلویزیونی همیشه می دیدیم یک دختر دنبال اصل و نسبش میگشت. نکته جالب هم این بود که نقش اول این گونه مجموعه ها دختری بود که همیشه یم دوست خوب هم داشت. آن دوست خوب هم همانطورکه میدانید همیشه کسی نبود جز آناهیتا همتی!.زمانی بود که او را با رزیتا غفاری اشتباه میگرفتند( اینکه دلیل این اشتباه چه بوده ما هم نمیدانیم) و بعد از آمدن آناهیتا نعمتی، تشابه اسمی با وی به مسئله تازه ای بدل شد.
به سفر کردن علاقه زیادی دارد و کتاب خواندن و تماشای فیلم هم جزء علایقش هستند.غیر از بازیگری، هنر دیگرش نقاشی است.بندرت به مصاحبه با نشریات میپردازد و می گوید: ” به خیلی از خبر نگاران اعتماد ندارم!”.شاید بتوان گفت که بیاد ماندنی ترین نقاشی هایش را در مجموعه تلویزیونی ” کلانتر” به کارگردانی محسن شاه محمدی و ” خانه به دوش” به کارگردانی رضا عطاران ایفا نمود